نوشته شده توسط : کویر

 

شاید تا کنون اسم دیوار ندبه  در سرزمین های  اشغالی را شنیده باشید. امّا دیوار ندبه کجاست و ماجرا از چه قرار است؟ به گزارش کلمه ، دیوار ندبه، به بخشی از دیوار باختری مسجد الاقصی گفته می شود که برای ادیان ابراهیمی از تقدس ویژه ای برخوردار است. به اعتقاد یهودیان، این دیوار، بخشی از هیکل سلیمان است که پس از سالها همچنان باقیمانده است. مسلمانان هم -که آن را دیوار براق می خوانند- معتقدند که پیامبر گرامی اسلام، در سفر خود به معراج، مرکب خود را به این دیوار بستند (براق نام مرکبی بهشتی است)


تاریخچه

از آنجا که یهودیان، این دیوار را از جمله آثار باقیمانده از هیکل سلیمان می‌دانند، همواره درصدد به دست آوردن آن بودند. تفریباً از قرن 10 بود که تلاش‌هایی برای تصرف آن صورت می‌گرفت که اوج آن در سده‌ی 13 بود. تا حدی که در شهریور 1301، یهودیان با مسلمانان، بر سر تصاحب دیوار درگیر شدند. طی این جریان - که به انقلاب براق مشهور است- عده‌ای از دو طرف، کشته شدند. در آن زمان، قیمومیت فلسطین در دست انگلستان بود و به همین خاطر، انگلستان درباره‌ی این موضوع داوری نمود. نتیجه این شد که دیوار براق، در دست مسلمانان بماند اما یهودیان، به شرطی که از وسایل ویژه‌ی عبادت خود استفاده نکنند، می‌توانند از آن زیارت کنند.

سال‌ها بعد، در پی اشغال بیت‌المقدس به وسیله‌ی نیروهای اسراییلی در سال 1346، سربازان، خانه‌های اطراف دیوار را خراب کردند و محوطه‌ای جهت انجام مراسم عبادی یهودیان ساختند. از آن زمان تا کنون، اداره‌ی دیوار براق در دست اسراییل است.

اعتقاد یهودیان

در متون کهن یهودی نام «دیوار غربی معبد» ذکر شده است، اما شک وجود دارد که این دیوار یادشده، همین دیوار غربی امروز است یا دیوار دیگری در محدوده‌ی معبد. در گذشته از همین دیوار که امروزه وجود دارد، به عنوان دیوار غربی نام استفاده کرده‌اند. البته نام دیوار ندبه از نام عربی آن (المبکئ) به معنی مکان گریستن گرفته شده است، اما اکنون، همانگونه که گفته شد، مسلمانان به آن دیوار براق می‌گویند.

دیوار ندبه در حال حاضر

در حال حاضر، اداره‌ی دیوار ندبه در دست مرکزی اسراییلی به نام بنیاد کوتل است که زیر نظر وزارت امور مذهبی رژیم صهیونیستی فعال است. گفتنی است در تمام روزهای سال و در تمامی ساعات شبانه‌روز، تمامی افراد، چه مسلمان و چه یهود و ...، می‌توانند از آن دیدن کنند.


تصویری از دیوار براق که یهودیان آنرا دیوار ندبه می خوانند


 


مک کين در کنار ديوار براق در بيت المقدس
 


 


نامه های پنهان در دیوار ندبه


 



:: بازدید از این مطلب : 281
|
امتیاز مطلب : 51
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : 20 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کویر

 

ملاقات خاتمي با چند تن از اعضاي اقليت مجلس و سخنان وي در اين ملاقات، باعث اختلافات جدي ميان طيف هاي گوناگون ضدانقلاب شده است. اين در حالي است طراحان اين ملاقات در نظر داشتند ميان اصولگرايان اختلاف افكني كنند.

مرور تحليل هاي گوناگون در حلقه مخالفان نظام و جريان هاي فعال در فتنه سبز نشان مي دهد اظهارات خاتمي كه نوعي دنده عقب گرفتن و حاكي از مرگ جنبش سبز ارزيابي شده، باعث بگو مگوهاي جدي در جريان هاي مذكور شده است. به عنوان مثال نوشته يكي از اعضاي حزب مشاركت در دفاع از تحرك تازه خاتمي با اعتراض هاي تند روبرو گرديد. علي اصغر شفيعيان در دفاع از خاتمي، حاميان موسوي را «راديكال هاي سبز» توصيف كرده و نوشت: انتظار اعلام مواضع و مرزبندي علني و لحظه به لحظه از امثال آقاي خاتمي در برابر آقايان موسوي و كروبي با راديكال هاي سبز انتظار زيادي و اشتباهي است. آقاي خاتمي مانند همه اصلاح طلبان قطعاً به روند انتخابات پارسال اعتراض داشت اما اگر به تقلب موثر در نتيجه انتخابات اعتقاد داشت حداقل يكبار به آن اشاره مي كرد... آقاي خاتمي اعتقاد داشت كه با خياباني شدن اعتراضات مخالف است ]!؟[ اما برخي گوششان بدهكار نبود و آن شد كه نبايد مي شد.
نويسنده كه به مدت 2 سال در باكو اقامت داشته و مشغول تجارت بوده، بانيان آشوب هاي خياباني سال گذشته را «متوهمان خشونت گرا» توصيف كرده و سعي كرده دامن اصلاح طلبان را از اين آشوب ها مبرا كند.
به دنبال انتشار اين تحليل در سايت ضد انقلابي بالاترين، برخي عناصر ضدانقلاب فعال در فتنه سبز واكنش هاي خواندني نشان دادند و از جمله نوشتند: «در اشتباه محض هستيد! راديكال هاي سبز؟ منظورتون همون هايي هستند كه در يك سال گذشته براي من و شما باتوم خوردند و زندان رفتند و كشته شدند؟ اين خيانت نيست؟... مصداق بارز حزب باد شماييد. وقتي تعادل سياسي و موضع مشخصي نداريد و باري به هر جهت هستيد، بهتر است فعاليت نكنيد. جنبش سبز مربوط به اصلاح طلبان نبود. اصلاح طلبان بخشي از جنبش سبز هستند كه متاسفانه بيشترين تاثير منفي بر جنبش را همين اصلاح طلبان داشتند، چه با اعلام مواضع انفعالي از طرف خاتمي و چه با آدرس غلط دادن به مسير اعتراضات و چه با ضعف چهره هايي چون ابطحي و سعيد شريعتي و نااميد كردن بسياري كه فكر مي كردند اينها مبارز هستند... راديكال سبز؟ هر كي هر كيه ديگه! هر روز واسه خودتون يك كلمه بسازين و دربيارين. ببين جنبش رو چيكارش كردن كه 60 تا چيز سبز از توش زده بيرون. نمي خوايد جمع كنيد اين بساط رو؟... آقاي خاتمي مدت هاست جنبش سبز نمي خواد. او مدت هاست كه ميگه بايد برگشت به اصلاحات مصداق بارز حزب باد همينه... - نه عزيز! راديكال هاي سبز كتك نخوردند، فقط توي تلويزيون هاي 24 ساعته فحش دادند. كتك خورده ما بوديم كه طبق تقسيم بندي شما سبزاللهي محسوب مي شويم... مشكل آدم هايي كه شبيه اين تحليل ها را مي نويسند اينه كه مي خواهند نقطه اي بايستند كه اصلاً وجود نداره و مفهومش مشخص نيست و تازه فكر مي كنند روي نقطه اعتدال ايستادند!».
از طرف ديگر كاظم علمداري از عناصر اپوزيسيون مقيم كاليفرنيا در گفت وگو با راديو فردا درباره تحرك اخير اظهار داشت: شروط سه گانه اي كه خاتمي براي شركت در انتخابات مطرح كرد، عملي نيست و مي تواند يك تاكتيك باشد نه استراتژي. اگر جنبش سبز مي توانست با توجه به زمينه موجود، از تضاد دو جناح در درون اصولگرايان استفاده كند، به نظرم بهترين حركتي بود كه ثمربخش بود براي پيشبرد جنبش... اما واكنش كيهان در برابر اين (به نظر من) گفته هاي تاكتيكي- حالا آقاي خاتمي ممكن است بگويد نه استراتژي است- نشان دهنده اين است كه نبايد اميد كاذب در مخالفان ايجاد كرد. در برابر سه شرط معقول خاتمي، كيهان تهمت هاي بسيار سنگين جنايت و خيانت به ايشان زد. بنابراين نبايد اميد كاذب ايجاد كرد. براي شركت در انتخابات نيروهاي اصلاح طلب و جنبش سبز هنوز استراتژي خودش را پيدا نكرده و اين استراتژي بايد اين جور باشد كه به همه تفهيم شود مشكل اساسي از قانون اساسي است. اگر اين استراتژي پيدا نشود، ايجاد شكاف بيشتر بين دو جناحي كه درون حكومت اختلاف دارند و ايجاد يك بديل قدرت در درون نيروهاي اپوزيسيون و اصلاح طلب ممكن نخواهد شد.
حركت اخير فتنه گران در پيش فرستادن خاتمي براي اختلاف افكني در جبهه اصولگرايان و نتيجه عملي آن در تشديد اختلاف ميان فتنه گران سرخورده، يادآور حكايت توپخانه ميرزا آغاسي است كه به جاي شليك، منفجر شد و او كه سعي مي كرد خود را نبازد به شاه گفت قربان اين توپ كه از جبهه خودمان اين طور تلفات گرفت، ببينيد با جبهه مقابل چه مي كند!

 


 



:: بازدید از این مطلب : 111
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : 20 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کویر

 

سازماندهی نیرو و مدیریت رسانه‌ای را شاید بتوان مهمترین اقدامات دولت انگلیس برای مداخله در امور داخلی ایران و در مسئله انتخابات دهم ریاست جمهوری عنوان کرد.

برای واکاوی حوادث و فتنه پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری 88 برآنیم که ساختار، شاکله و اهداف مسببین این غائله که هزینه‌های گزاف مادی و معنوی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی در بر داشته‌اند را مورد بررسی قرار دهیم. از همین رو پس از بررسی " شکل‌گیری و برخی مؤلفه‌های ایدئولوژی تجدیدنظرطلبان "، "راهبرد تبلیغاتی و گفتمان انتخاباتی میرحسین موسوی "، "گفتمان محمود احمدی‌نژاد از انتخابات نهم تا دهم ریاست‌جمهوری "، "بررسی نتیجه انتخابات دهم ریاست جمهوری با روش "تحلیل گفتمانی "، "شواهد آگاهی جبهه دوم خرداد از سلامت انتخابات " و "شورش بر جمهوریت " به فصل هشتم یعنی "نقش و تلاش دولت‌های بیگانه و اپوزیسیون " می‌پردازیم:

ج. انگلیس

در حالی که ایالات متحده در تهران سفارتخانه‌ای نداشت تا از نزدیک به مسایل و حوادث ایران بپردازد و این مسئله همواره موجب نارضایتی مقامات واشنگتن بوده است، دولت انگلیس به دلیل داشتن سفارتخانه در تهران از مشارکت تنگاتنگی در آشوب‌های تهران برخوردار بود.

حضور فعال سفارت انگلیس در تاریخ معاصر یادآور خاطرات تلخ گذشته یک ملت استعمارزاده است. از نفوذ انگلیس در دربار قاجار به طور مستقیم و دیپلماتیک گرفته تا نفوذ عناصر غربگرا و سکولار در قالب روشنفکر و ناسیونالیسم، و از جریانات فراماسونری تا فرقه‌سازی‌هایی نظیر بهائیت، از جدا کردن بخش‌هایی از اعضای پیکره ایران عزیز تا قحطی تحمیلی در جنگ جهانی اول (که بنا به اسناد آمریکایی منتشره، هشت میلیون ایرانی را به کام مرگ فرو برد.) از برآوردن رضاخان در کودتای 1299 با شرح وظیفه دین‌زدایی و لائیسیته کردن جامعه اسلامی و بالاخره اشغال ایران در شهریور 1320 و از بردن پدر و آوردن پسر گرفته تا کودتای 28 مرداد علیه دولت ملی و همچنین نقش‌سازی رجال انگلوفیل در مناصب حکومتی و دربار پهلوی تا مقابله با انقلاب اسلامی، و به خصوص کمک‌های بی‌دریغ لندن به صدام و تسلیح آن به پیشرفته‌ترین سلاح‌های جنگی، جوهره دشمنی بریتانیا با اسلام و ایران را نمایان می‌سازد.

فعالیت‌های این سفارتخانه در قالب (بریتیش کانسل) که وظیفه جذب نیرو و یارگیری برای دولت فخیمه را دنبال می‌کرد طی دو دهه اخیر منشأ بسیاری ناهنجاری‌ها و انحراف‌ها در جامعه سیاسی ماست.

جذب و بورسیه کردن دانشجویان، برگزاری کلاس‌های زبان برای شناسایی افراد مستعد جهت جاسوسی و نفوذ از جمله اقدامات انگلیس است که البته در سال‌های اخیر به همت مسئولان، این لانه جاسوسی بسته شد. مشابه این فتنه‌گری‌ها در کشورهای تازه استقلال یافته شوروی سابق هم که میدان کودتا و انقلاب رنگی غرب شد گزارش شده است و به همین دلیل دفتر (بریتیش کانسل) در روسیه نیز در سال 2008 بسته شد. سهم دولت انگلیس در جاسوسی و به دست آوردن نقاط ضعف نظام و جذب مسئولان و کارگزاران متمایل به غرب و کادرسازی برای آینده در کشور ما بیش از آمریکاست.

دانش‌آموختگان انگلیس؛ کارگزاران دولت اصلاحات

از اوایل دهه هفتاد گروه‌هایی از سیاسیون فعال و زمینه‌دار، بورس تحصیلی انگلیس گرفته و از آنجا فارغ‌التحصیل شدند و پس از بازگشت حلقه‌های کیان و هسته‌های اولیه جریان تجدیدنظرطلب و تئوریسین‌ها و کارگزاران دولت اصلاحات را تشکیل دادند و از آن مهمتر تصرف کرسی‌های علوم انسانی توسط این ارمغان‌های دانشگاه‌های انگلیسی در سراسر کشور بود که به جان باورهای اعتقادی و دلبستگی دانشجویان به آرمان‌های انقلاب افتادند. بی‌توجهی مسئولان دولت سازندگی به هشدارهای مقام معظم رهبری مبنی بر تهاجم و شبیخون فرهنگی کار را بدانجا رساند که جبران سرمایه‌های از دست رفته ناممکن بود.

علاوه بر دست‌های پنهان و کشف ناشده استعمار پیر در فتنه اخیر و اعترافات حسین رسام (کارمند ارشد محلی سفارت)، نقش رسانه‌ای بی‌بی‌سی فارسی و به خصوص راه‌اندازی این شبکه کمی قبل از انتخابات 1388 جای شک و بدبینی را نسبت به هماهنگی گسترده و از پیش تعیین شده در داخل و خارج بین فتنه‌سازان در ذهن هر ناظر سیاسی باقی می‌گذارد.

مدیریت رسانه‌ای؛ مهمترین کمک استعمار پیر به موسوی

به هر طریق، سازماندهی نیرو و مدیریت رسانه‌ای را شاید بتوان مهمترین اقدامات انگلیس در مسئله انتخابات دهم ریاست جمهوری عنوان کرد.

رسانه‌های انگلیسی به ویژه بی‌بی‌سی ‌فارسی و انگلیسی در طول چند ماه منتهی به انتخابات به طور جدی‌تر راهبرد مقابله با دولت نهم را دنبال کردند. ابتدا فعالیت‌های آنها در جهت فضاسازی متناسب با تحولات صحنه شکل گرفت، اما جهت اصلی سوق دادن مردم به سمت بی‌تفاوت‌سازی و عدم اهمیت برگزاری انتخابات سیر می‌کرد. این روند تا گرم‌شدن فضای انتخاباتی در کشور ادامه داشت، اما رسانه‌های انگلیس که به عنوان ابزار اجرای سیاست‌های مداخله‌جویانه دولت بریتانیا فعالیت می‌کردند ناچار به تغییر رویکرد و تلاش برای مصادره فضای سیاسی کشور در جهت اهداف خود شدند. در این مقطع، رویکرد آنها در نقش سخنگوی مشارکت مردمی و استقبال عمومی ظاهر شد و از طریق کمپ دو نامزد، هماهنگی سیاسی- روانی بخشی از جامعه را برعهده گرفتند. 

سفر 55 انگلیسی به تهران ؛ از خبرنگاری تا آشوب‌آفرینی
اهمیت انتخابات ایران برای لندن تا آن حد بود که مجموعاً 55 خبرنگار از رسانه‌های انگلیس تحت عنوان پوشش انتخابات به ایران سفر کردند. این گروه 55 نفره رسانه‌ای بعد از پایان برگزاری انتخابات به دلیل آن که نتیجه به دست آمده دلخواه و مورد انتظار آنها نبود، سخنگویی جریان معترض و سپس اغتشاش را برعهده گرفتند. در این مقطع، بی‌بی‌سی ‌فارسی با استفاده از تصاویر دوربین‌های غیرحرفه‌ای نیروهای حرفه‌ای و دیگر اغتشاش‌گران، دامنه تبلیغات آنها را به حوزه‌های بین‌المللی کشانید و زمینه‌ را برای اظهارنظر مقامات انگلیسی که همه امور رسانه‌ای را در پنهان مدیریت می‌کردند و سایر مقامات گستاخ اروپایی هموار ساختند. شبکه‌های بی‌بی‌سی ‌فارسی و انگلیسی به عنوان سردمداران موج جدیدی که هدفش مشوش نشان دادن نتایج انتخابات و ضربه به مشروعیت نظام و انتخابات بود، زمام انتشار اخبار کذب و تحریک‌کننده را به دست گرفت و دور جدید جنگ روانی سیاسی را آغاز کردند.

در راستای این جنگ روانی، تجهیزات شبکه بی‌بی‌سی‌ قبل از آغاز تظاهرات عده‌ای در مقابل سفارت جمهوری ‌اسلامی در لندن (و حتی قبل از حضور پلیس) نصب می‌شود، اما از ده‌ها هزار نفری که در انتخابات شرکت کرده بودند تنها چند صد نفر که چهره بسیاری از آنها به عنوان معاندان نظام شناخته شده‌است، حضور داشتند، اما شبکه‌های بی‌بی‌سی لحظه به لحظه در جهت مشوش نشان دادن نتایج انتخابات آن را پررنگ پخش می‌کردند.

مانور هواپیماهای چاتر بر فراز انتخابات لبنان
سیاست انگلیس در قبال انتخابات ایران وجه مشترکی نیز با سیاست این کشور در قبال لبنان داشت و آن انتقال برخی اتباع این دو ملیت از انگلیس به دو کشور یاد شده از طریق هواپیما بود تا سیاست‌های دولت انگلیس به سهولت بیشتری عملیاتی شود. در جریان انتخابات لبنان 4 یا 5 هواپیمای بزرگ چارتر وظیفه انتقال لبنانی‌های مقیم انگلیس را به بیروت جهت شرکت در انتخابات از سوی دولت انگلیس بر عهده داشت و سه هفته مانده به 22 خرداد نیز پروازهای ایران‌ایر با وجود جایگزین شدن پروازهای بزرگ باز هم با کمبود مواجه می‌شوند. البته این بار سیاست انگلیس بسیج چهره‌هایی بود که می‌پنداشتند به عنوان اعضای اتاق فکر می‌توانند در روند رأی‌گیری مردم مؤثر باشند، ولی عملاً نتیجه‌ای دربر نداشت. لذا پس از آن به دلیل ناکامی در نتیجه انتخابات، سیاست دولت انگلیس و رسانه‌های این کشور به این سمت معطوف شد که حتی اگر صحنه را واگذار کرده‌اند باید از ایران سیمایی مشوش و از دولت چهره‌ای سرکوبگر به خارج منعکس شود. در همین راستا روزنامه تایمز که مواضعی نزدیک به دولت انگلیس دارد در 1388.3.25 نوشت: "آنچه که در ایران رخ داد کودتایی علیه کودتا بوده است. " میلی‌بند وزیر خارجه این کشور نیز در 1388.3.23 می‌گوید: ایران را باید همچنان در قبال دل‌نگرانی‌های بین‌المللی درگیر نگه داشت (تحت فشار گذاشت). وی در اظهاراتی مداخله‌جویانه در امور داخلی ایران گفت: "ملازمات حوادث اخیر در ایران را با نگرانی جدی دنبال می‌کنیم. " به طور کلی باید گفت تاکتیک انگلیس قبل، حین و بعد از انتخابات ایجاد موج نرم علیه حاکمیت و نظام اسلامی در جهت استراتژی آنها که عدم توفیق احمدی‌نژاد برای دور بعدی ریاست جمهوری بود طراحی شد.(1)

وزیر خارجه انگلیس همگام با آشوب‌گران

در واقع جسارت و جرأت انگلیس برای مداخله نمادین در امور داخلی ایران به صورتی بود که وزیر خارجه این کشور، دیوید میلی‌بند، با راه‌اندازی وبلاگی درباره انتخابات ایران، آشکارا به تحریک تجمع‌کنندگان، اغتشاش‌گران و دخالت در امور داخلی ایران می‌پرداخت. وی در نوشته‌های خود با پرداختن به وضع عدم دموکراسی در ایران و سرکوب افراد به اصطلاح آزادی‌خواه، مردم ایران را به ادامه تجمعات غیرقانونی و درگیری‌های خیابانی تشویق کرده و از آنها خواسته تا نظرات خود را درباره دیدگاه‌های مداخله‌جویانه خود اعلام کنند. میلی‌بند در این وبلاگ سعی کرد تا مردم انگلیس را به نوعی با موضع ضدایرانی خود تحریک و همراه کند و افکار عمومی این کشور را از بحران مالی و بیکاری متوجه انتخابات ایران کند. نکته جالب این وبلاگ آن بود که به منظور تحریک مخالفان نظام جمهوری ‌اسلامی ایران، ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‌ای، نبود دموکراسی و آزادی بیان و مخالفت با آزادی‌خواهان متهم کرد و به افراد مخالف نظام هم قول حمایت آشکار را داد. او از مردم انگلیس و ایرانیان خارج از کشور خواست تا با درج نظرات خود درباره موضوعات مطرح شده موج ضدایرانی را تقویت و افراد تجمع‌کننده در داخل ایران را هم تشویق کنند.(2)

دولت استعماری انگلیس همچنین در روزهای آشوب اعلام کرد به بهانه تحریم علیه برنامه هسته‌ای ایران، یک میلیارد و ششصد میلیون دلار از دارایی‌های ایران را توقیف می‌کند. "ایان پیرسون " مدیرکل اقتصادی وزارت خزانه‌داری بریتانیا در بیانیه‌ای اعلام کرد که جمع دارایی‌های ضبط شده ایران در بریتانیا، در چارچوب تحریم‌های اتحادیه اروپا و شورای امنیت سازمان ملل متحد، حدود 976 میلیون و 110 هزار پوند استرلینگ (یک میلیارد و ششصد میلیون دلار) است.(3) اما در مجموع سه محور اساسی شکل‌دهنده به رفتار افراطی دولت انگلیس در قبال تحولات انتخاباتی ایران عبارتند از: رسوایی‌های مالی برجسته حزب کارگر و دولت "گوردون براون " در ضمن مشکلات اقتصادی این کشور در آستانه انتخابات انگلیس، ضربات وارد آمده بر انگلیس و منافع نامشروع آن در پی غلبه گفتمان اصول‌گرایی بر سیاست خارجی ایران و احتمال ورود ایران و آمریکا به دوره تعامل.

واکنش انگلیس به تحولات ایران، سریع‌تر از کشورهای دیگر بود. دولت گوردون براون که در چند ماه اخیر به خاطر رسوایی‌های مالی، به شدت تحت فشار افکار عمومی و حزب محافظه‌کار قرار گرفته بود به منظور انحراف افکار عمومی و تحت‌الشعاع قرار دادن ناکامی‌های دولت خود در دستیابی به اهداف داخلی و خارجی در دوره بحران اقتصادی و سیاسی، مانور شدید در مورد مسئله انتخابات ایران را در اولویت و دستور کار سیاست خارجی خود قرار داد و از همان روزهای اول پس از انتخابات اقدام به برنامه‌ریزی عملیاتی و تهاجم شدید رسانه‌ای علیه نظام سیاسی ایران کرد. با این حال، همانطور که گفته شد اهداف انگلیس صرفاً معطوف به انگیزه‌های داخلی نبود و هدف‌گیری توانمندی و قدرت منطقه ایران از راه‌های گوناگون به خصوص تضعیف پشتوانه داخلی سیاست خارجی ایران نیز جزو اهداف جدی انگلیس بود. لندن در مرحله اول تلاش کرد تا در دو سطح بین‌المللی و منطقه‌ای، یک ائتلافی سیاسی علیه ایران را سامان دهد. درست سه روز پس از برگزاری انتخابات، دولت انگلیس تحرک وسیعی را برای تشکیل یک ائتلاف بین‌المللی که هسته اولیه آن در قالب کمیته همکاری شکل گرفت شروع و در این زمینه با طیف وسیعی از کشورهای اروپایی و عربی مذاکره کرد. در سطح منطقه‌ای هم سفارت‌های انگلیس در کشورهای عربی، به خصوص در کشورهایی که از اقلیت شیعی برخوردارند، تلاش کردند تا رهبری این ائتلاف را برعهده گیرند. لندن با این باور که باید به همان شیوه که انقلاب اسلامی در سال 1979 به پیروزی رسید، یعنی از طریق حضور مردم در خیابان‌ها و تظاهرات گسترده مردمی، حکومت از دستان نظام اسلامی خارج شود بر مسئله تداوم تظاهرات، تحریک مردم در خیابان‌ها، تشدید آشوب‌ها و ناآرامی‌ها تأکید‌ فراوانی کرد و در همین راستا نقش سفارت انگلیس در تهران و تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود.

اقدامات تعرضی انگلیس بر ضد ایران در پنج حوزه

اقدامات تعرضی انگلیس بر ضد ایران را می‌توان در پنج حوزه رسانه‌ای، سیاسی، اجتماعی، اعتقادی و عملیاتی تقسیم کرد. در عرصه رسانه‌ای مهمترین اقدامات تبلیغی و رسانه‌ای صورت گرفته توسط لندن عبارتند از: تخصیص چند صد هزار پوند توسط دولت انگلیس برای چاپ و توزیع عکس برخی جان باختگان در جریان آشوب‌ها، اجاره چند میلیون پوندی صفحات اول روزنامه‌های برجسته انگلیس برای پوشش جهت‌دار اخبار ایران، اختصاص میلیون‌ها پوند جت تقویت شبکه بی‌بی‌سی ‌فارسی، هماهنگی با شرکت گوگل برای افزایش توان ترجمه فوری فارسی به انگلیس در جهت اخذ نقطه نظرات شهروندان ایرانی و برقراری ارتباط با آنها، ایجاد هزاران عنوان اینترنتی توئیتر برای برقراری ارتباط با شهروندان ایرانی و افزایش تعداد ماهواره‌ها برای پوشش بهتر و کاملتر شبکه بی‌بی‌سی ‌فارسی. در عرصه سیاسی نیز، اگرچه انگلیس از ابتدا تلاش می‌کرد تا با ایجاد ائتلاف سیاسی بین‌المللی و منطقه‌ای، ایران را منزوی کند، اما پس از بروز علایم اولیه ناکامی در پی پاسخ شدید ایران و بازداشت جمعی از کارکنان محلی سفارت انگلیس در تهران، لندن تلاش کرد تا با فراخوانی سفرای اروپایی از تهران، موجبات تقویت جایگاه رهبری خود و انزوای ایران را فراهم آورد. با این حال، این تلاش ناکام ماند و با وجودی که انگلیس راضی شده بود که این اقدام به صورت موقتی، چند روزه و سمبلیک انجام شود ولی نتوانست کشورهای اروپایی را با خود همراه کند.

در عرصه اجتماعی مهمترین اقدامات انگلیس عبارتند از: تلاش جهت یارگیری از میان ایرانیان؛ تلاش جهت کاهش ترس آشوب‌طلبان از اقدام بر ضد حکومت و توزیع تجهیزات ارتباطی پیشرفته جهت حفظ ارتباط شورشیان با خارج. در عرصه اعتقادی نیز مهمترین اهداف و اقدامات انگلیس عبارت بودند از: تلاش جهت حذف ولایت فقیه از نظام سیاسی ایران به عنوان هدف حداکثری، تلاش جهت تضعیف یا حذف نقش سیاسی ولایت فقیه به عنوان هدف حداقلی، تلاش غیرمستقیم جهت اخذ فتوا از هر عالم دینی ممکن بر ضد نظام دینی ایران و تلاش جهت تضعیف جایگاه مذهبی و سیاسی رهبر معظم انقلاب اسلامی در میان جامعه شیعیان غیرایرانی در خارج از کشور. در عرصه عملیاتی نیز انگلیس اقدامات زیر را انجام داد: تلاش جهت اعزام عوامل نفوذی خود به ایران جهت خرابکاری و تشدید آشوب‌ها، همکاری با منافقین و تسهیل امکانات تردد آنها به ایران جهت خرابکاری، برگزاری جلسات هماهنگی عملیاتی بر ضد نظام ایران در کشورهای همسایه و تأمین مالی آشوبگران. 

نقش چهار نهاد حکومتی انگلیس در فتنه 88

در آشوب‌های پس از انتخابات ایران به طور کلی چهار نهاد حکومت انگلیسی نقش داشتند: نخست‌وزیر انگلیس به عنوان رهبر حزب و رئیس دولت، حزب کارگر انگلیس، وزارت خارجه انگلیس و سرویس اطلاعاتی انگلیس. تحولات آشوب‌زده پس از انتخابات ایران فرصت خوبی را برای گوردون براون به وجود آورد تا به منظور تحت‌الشعاع قرار دادن برخی از ناکامی‌های داخلی خود و مفاسدی که اخیراً آشکار شده‌اند، علاوه بر انحراف افکار عمومی از آنها، رهبری جریانی را به دست بگیرد که در صورت موفقیت و پیروزی احتمالی، به اسم وی و دولتش ثبت شود. لذا شخص گوردون براون به صورت عجولانه وارد صحنه شد و حتی برخی ساختارهای بوروکراتیک را نیز بر هم زد و خود رأساً وارد مقابله با ایران شد. براون در دوشنبه 25 خرداد در نخستین واکنش خود به حوادث ایران گفت، تهران باید در مورد انتخابات مناقشه برانگیز ریاست جمهوری به پرسش‌های جدی پاسخ دهد. او همچنین مدعی شد، روش برخورد دولت جمهوری‌اسلامی با بحران پس از انتخابات می‌تواند تعیین‌کننده مناسبات آینده تهران با جامعه بین‌المللی باشد. 

"قهقرایی " در سیاست انگلیس

وی همچنین در روز جمعه 29 خرداد و برای مقابله با تأثیرات آن روز خطبه‌های نماز جمعه گفت: دولت ایران "باید به جهان نشان دهد سرکوب و بی‌رحمی که در روزهای اخیر دیدیم تکرار نخواهد شد. " این در حالی بود که دستگاه‌های دیگر مثل وزارت خارجه و یا سرویس اطلاعاتی قائل به پیگیری مسایل به صورت مرسوم در دیپلماسی آشکار و تأکید‌ بر اقدامات تند در عرصه اطلاعاتی و دیپلماسی پنهان بودند. حزب کارگر انگلیس هم از این فرصت برای حفظ سیطره خود و پیروزی در انتخابات آتی انگلیس استفاده کرد و به آن به عنوان یک جنگ تمام عیار برای باقی ماندن در صحنه قدرت نگریست و در این رابطه نه تنها از هیچ اقدامی فروگذار نکرد، بلکه نخست‌وزیر و سایر ابزارهای ممکن را نیز عملاً به کار گرفت. پس از بی‌توجهی‌های گوردون براون به توصیه‌های سازمان‌های ذیربط و بروز ناکامی‌های لندن بر ضد ایران و پاسخ شدید تهران به مداخلات انگلیس، موج انتقادها از براون بالا گرفت و وی متهم شد که یک موضوع بین‌المللی را به بحران دوجانبه تبدیل کرده که در آن بحران نیز ابتکار عمل در دست ایران قرار گرفته است. همچنین پس از بروز برخی استعفاها در وزارت خارجه انگلیس در اعتراض به تندروی‌های عجولانه براون، حزب محافظه‌کار انگلیس نیز به انتقاد شدید از رفتار دولت کارگری و نخست‌وزیری پرداخت و در نامه‌ای بی‌سابقه به ملکه انگلیس نسبت به رفتارهای براون که منافع حزبی را بر مصلحت کشور ترجیح داده تذکر دادند. این سیر قهقرایی در سیاست انگلیس تا بدان جا پیش رفت که دیوید میلی‌بند وزیر خارجه انگلیس پس از ناکامی در توجیه سیاست‌های افراطی انگلیس نهایتاً گفت که "فکر می‌کنم خدا هم ایرانی است. "


 



:: بازدید از این مطلب : 152
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : 20 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کویر

 

يك سال پس از ترور شهيد مسعود علي‌محمدي از اساتيد برجسته فيزيك كشورمان، وزارت اطلاعات از كشف و دستگيري عوامل اين ترور و انهدام شبكه جاسوسي موساد كه در اين زمينه فعاليت مي‌كرد، خبر داد.

شهيد علي‌محمدي 22 دي ماه سال گذشته در مقابل منزل خود بر اثر انفجار بمبي به شهادت رسيد. وي استاد برجسته فيزيك نظري بود كه در زمينه ذرات بنيادي و نظريه ميدان‌ها تحقيقات مي‌كرد.

در حالي كه شب گذشته برخي خبرگزاري‌ها از بازداشت عوامل ترور شهيد علي‌محمدي خبر دادند، وزارت اطلاعات امروز در اطلاعيه‌اي اين خبر را تأييد كرد و با ذكر جزئياتي از اين موضوع، اعلام كرد كه شبكه جاسوسي موساد با همكاري برخي كشورهاي اروپايي و غيراروپايي در اين عمليات تروريستي دست داشته است.

متن كامل اطلاعيه وزارت اطلاعات به شرح زير است:

همزمان با اولين سالگرد شهادت دكتر مسعود علي‌محمدي استاد دانشگاه و دانشمند برجسته كشورمان، سربازان گمنام امام زمان‌(عج) در پي اقدامات گسترده امنيتي و رصد دقيق اطلاعاتي و با عنايات خاص الهي موفق شدند عوامل اصلي اين جنايت تروريستي را شناسايي و دستگير و يك شبكه متشكل از جاسوسان‌ و تروريست‌هاي وابسته به رژيم اشغالگر قدس را منهدم كنند.

عمليات همه جانبه شناسايي و دستگيري اين جاسوسان و تروريست‌ها با تمركز اطلاعاتي و امنيتي بر روي سرنخ عوامل و شبكه‌هاي وابسته به رژيم صهيونيستي آغاز شد و پس از ماه‌ها مجاهدت‌هاي خاموش و اقدامات پيچيده و چند لايه آفندي و پدافندي و نفوذ به عمق اطلاعاتي رژيم صهيونيستي منجر به كشف اطلاعات بسيار مهم و حساس از تيم‌هاي جاسوسي و عملياتي موساد شد كه در پي آن ضربات سهمگيني به ساختارهاي اطلاعاتي و امنيتي رژيم صهيونيستي وارد شد.

اطلاعات به دست آمده بيانگر آن است كه موساد براي تحقق اهداف ضد انساني، اسلامي و ضد ايراني خود از پايگاه‌هايي در برخي از كشورهاي اروپايي و غير اروپايي و همچنين برخي كشورهاي همسايه جمهوري اسلامي ايران برخوردار بوده است كه در هدايت عمليات ترور ناجوانمردانه شهيد دكتر مسعود علي‌محمدي از آن پايگاه‌ها استفاده كرده است.

به استحضار مردم شريف مي‌رساند اطلاعات بسيار مهمي از عمليات نفوذ سرويس جاسوسي موساد و انهدام شبكه‌هاي جاسوسي آن‌ و طراحي ترور دانشمند برجسته كشورمان به دست سربازان گمنام امام زمان (عج) رسيده است كه در شرايط مقتضي و به تدريج اعلام خواهد شد.

سال گذشته، دو روز پس از ترور شهيد دكتر علي‌محمدي، سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي به نقل از برخي مطبوعات اين رژيم اذعان كرد دكتر مسعود علي محمدي دانشمند هسته اي و استاد دانشگاه ايران براي محافل اسرائيلي شناخته شده بود.

سايت همدمي به نقل از روزنامه هايي چون معاريو و هاآرتص، نوشته بود دكتر علي محمدي به واسطه حضور در همايش هاي علمي بين المللي براي اسرائيلي ها ]كه در پوشش پژوهشگر در اين محافل علمي شركت مي كنند[ شناخته شده بود. اين روزنامه ها، از يك‌سو اذعان كردند كه دكتر علي محمدي در همايش هاي مذكور كم حرفي پيشه مي كرد- كه علي القاعده اين رازداري براي صهيونيست ها گران تمام شده- اما از طرف ديگر براي گم كردن رد پاي سازمان موساد تلاش كردند به تحريف چهره اسلامي و انقلابي و ميهن دوست شهيد علي محمدي بپردازند، شيوه اي كه صهيونيست ها براي تخريب وجهه دشمنان تسليم ناپذير خود در پيش مي گيرند و مي كوشند انگ همراهي به وي بچسبانند.

جاودان نفر از همكاران راديو و وزارت خارجه رژيم صهيونيستي طي مقاله اي در گاردين تصريح كرده بود «ترور دكتر علي محمدي بخشي از نبرد سرويس هاي اطلاعاتي غربي با جمهوري اسلامي به ويژه در زمينه برنامه هسته اي و مذاكرات مربوط به آن است.»

همان زمان، رجانيوز در اين زمينه نوشت:

«حضور دكتر مسعود علي‌محمدي از سال 2008 به‌عنوان نماينده ايران در پروژه مهم سزامي كه نمايندگان رژيم صهيونيستي نيز در اين پروژه مشاركت دارند، احتمال شناسايي اين دانشمند برجسته توسط سرويس‌هاي موساد و طراحي براي ترور او را براي دستگاه‌هاي امنيتي مورد توجه قرار داده بود.

سزامي پروژه‌اي است كه بر روي "تابش سینکروترون برای تحقیقات علوم کاربردی و به‌کارگیری آن در خاورمیانه" مطالعه مي‌كند. ایران، اردن، رژیم صهيونيستي، ترکیه، فلسطین و پاکستان در زیر چتر یونسکو مؤسسین سزامی در سال ۲۰۰۲ بوده اند.

دکتر مسعود علی محمدی و دکتر بابک شکری از سال 2008 نمايندگان ايران در اين پروژه بزرگ بوده‌اند.

عضویت ایران در پروژه سزامی می‌تواند رویای ساخت شتابدهنده ملی و دستیابی به بیم لاین‌های اختصاصی را که در حال حاضر از سوی محققان سازمان انرژی اتمی ایران و پژوهشگاه دانش‌های بنیادی (IPM) دنبال می‌شود، محقق ‌کند.

در شرایط کنونی عضویت در چنین پروژه‌های بین المللی که جزو علوم هسته‌ای نیز محسوب می‌شود، بسیار مفید بوده و همانگونه که تاکنون محققان ایرانی از طریق سزامی آموزش‌های زیادی دیده‌اند، می‌توانند تولید علم بالقوه‌ای را برای پایه ریزی این فن‌آوری در کشور ایجاد کند.

اما کدام یک از اعضای سزامی خاورمیانه از تضعیف ایران بهره می برند؟ چه کسانی بودند که ادعا می‌کردند دکتر علی‌محمدی شخصیت مهمی برای ترور نیست؟ چرا چنین شخصیتی نباید از محافظت نیروهای امنیتی برخوردار باشد؟ دعوای نمایشی انجمن پادشاهی و تکاوران تندر در زمينه ترور اين استاد به نفع چه کسی است و چرا وي باید در این موقعیت سیاسی به شهادت برسد؟

سايت خبري تابناك پس از ترور شهيد علي‌محمدي نوشت: «پیشتر از سوی بسیاری از منابع رسمی کشور اعلام شده بود که اسرائیل در کنار تلاش برای نفوذ و رخنه به طرح‌های اتمی ایران در صدد شناسایی دانشمندان اتمی کشور است تا با ربودن و یا ترور آنها در چرخه علمی کشور در زمینه تکنولوژی هسته‌ای اختلال ایجاد کند.

اسرائیل تنها رژیمی در دنیاست که مستقیم برای عقیم گذاشتن طرح‌های استراتژیک کشورهای اسلامی و عربی به ترور فیزیکی عناصر این طرح‌های استراتژیک روی می‌آورد و برای این اقدام از نیروهای بومی نیز سود می‌برد.

تقریبا در همه عملیاتی که اسرائیل در چهار دهه اخیر در این زمینه‌ها انجام داده است، همیشه از نیروهای بومی در این کشورها سود برده است. این نشانه ها را به راحتی می‌توان در مصر، سوریه، لبنان، عراق، اروپا و آمریکا دید.

نکته آنکه بر پایه برخی اخبار رسیده، عناصر منافقین، بازوان اجرایی ترورهای رژیم اسرائیل در داخلند.

عملیات ترور شهید پروفسور مسعود علی محمدی، بی‌شباهت به ترور عماد مغنیه، رهبر نظامی حزب‌الله لبنان در سوریه نیست.»

احتمال مي‌رود شناسايي دكتر علي‌محمدي طي نشست سال گذشته سزامي از سوي نمايندگان رژيم صهيونيستي انجام گرفته و طراحي براي ترور وي به جوخه‌هاي ترور اين رژيم سپرده شده باشد.

طرح استفاده از تابش سينکروترون براي علوم و کاربردهاي تجربي در خاورميانه يا همان "سزامي" ايده اي بين المللي است که براي نخستين بار در سال 1997 و از سوي هرمان وينيک از مرکز شتابده خطي الکترون در دانشگاه استنفورد آمريکا و گوستاف آدولف ووس از مرکز سينکروترون آلمان با هدف استفاده از تحقيقات علمي و پژوهشي ارايه شد.

اين ايده در جريان برگزاري دو سمينار سازمان يافته شده در سالهاي 1997 در ايتاليا و 1998 در سوئد از سوي تورد اکلوف با همکاري گروه همکاري‌هاي علمي خاورميانه به سرپرستي سرجيو فابيني از آلمان مطرح شد و طي دهه گذشته بر گسترش همه جانبه آن تاکيد شد.

اين طرح با مشارکت نزديک 8 کشور خاورميانه به نام هاي اردن، رژيم اشغالگر قدس، ترکيه، قبرس، مصر، بحرين، پاکستان و فلسطين در نهايت راه اندازي مرکزي بين المللي موسموم به تابش "سينکروترون" در منطقه خاورميانه مربوط مي شود که از چندين سال پيش و تحت نظارت دقيق يونسکو آغاز شده است. در اين ميان سازمان يونسکو به عنوان ناظر اين طرح حضور دارد و بر اساس اعلام مقامات مسوول قرار است که در سال هاي آتي و در حوالي شهر امان، پايتخت اردن نخستين سيستم شتابدهنده خاورميانه به بهره برداري برسد. اهميت اين دستگاه آنجا پر رنگ تر مي شود که با استفاده از پرتوهاي توليدي آن مي توان تحولي بنيادين در تحقيقات و پروژه هاي علمي نظير نانو، پزشکي، مکانيک، فيزيک، داروسازي و غيره ايجاد کرد.

پروژه سزامي در حال حاضر با هدف ساخت مهمترين مرکز تحقيقات بين المللي در خاورميانه به عنوان ابتکاري همه جانبه و مشترک از سوي دانشمندان و دولت هاي منطقه است.

پروژه سزامي هم اکنون در منطقه الان واقع در 30 کيلومتري امان واقع شده است.

نشستهاي اين شورا هر دوسال يک بار برگزار مي شود. نخستين نشست اين طرح در ژانويه 2003 برگزار شد. البته پيش از برگزاري اين نشست، 9 نشست ديگر در قالب نشست هاي خارج از برنامه ريزي و غيرمدون طي سال هاي 1999 تا 2003 برگزار شده بود.»


 



:: بازدید از این مطلب : 114
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : 20 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کویر

انتشار کلیپ طنزی درباره شبکه‌های ماهواره‌ای ناراحتی و خشم مدیران این شبکه‌ها را برانگیخته و حتی برخی از آنان را به قهر و پایان دادن به کارشان واداشته است.

 

در جدیدترین مورد، علیرضا نوری زاده خشم خود را از کلیپ طنز مهران مدیری ابراز کرد.
این ضد انقلاب فراری که به عنوان کارشناس در شبکه های ضد ایرانی از جمله صدای آمریکا و العربیه فعالیت می کند، در سخنانی جالب عنوان کرده است که "مهران مدیری با این مزه پراکنی تلاش کرده دل مسئولان را بدست آورد."
وی با ابراز ناراحتی شدید از این کلیپ طنز، مهران مدیری را به "بی حرمتی به پرچم و ملت ایران" متهم کرده است.
نوری زاده با اشاره به تقلید مدیری از مجریان شبکه های ماهواره ای گفته است: من از حرکاتی که او در این فیلم انجام داده شرم کردم و حقیقتا پشتم لرزید.
این ضد انقلاب فراری که در کلیپ مهران مدیری به تمسخر گرفته شده، همچنین گفته است: باورم نمی شد انسانی که ادعای هنرمندی دارد این سخنان را بگوید!
چند روز پیش هم، "شهرام همایون" در آخرین برنامه خود اعلام کرد تا اطلاع ثانوی برنامه اجرا نمی‌کند؛ چرا که یک عامل رژیم ایران به او توهین کرده است!
البته همایون در روزهای گذشته با پخش کلیپی که در آن از یک کودک معصوم برای اهداف سیاسی سوءاستفاده شده است، ادعا کرده بود که مهران مدیری برای ساخت این کلیپ میلیون‌ها تومان از نهادهای وابسته به ایران نظیر سپاه پاسداران، پول گرفته است!
وی همچنین این کارگردان سریال‌های طنز را "مامور و تئوریسین رسمی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران" نامیده بود که شماره پرسنلی دارد و از این وزارتخانه به صورت ماهانه حقوق دریافت می‌کند.
شهرام همایون سریال طنز "شب‌های برره" را هم یک پروژه امنیتی از سوی جمهوری اسلامی ایران نامید بود که 700 میلیون تومان برای آن هزینه شده است!
گفتنی است وجود افراد مختلف در مدیریت شبکه‌های ماهواره‌ای نظیر منافقین، سلطنت‌طلبان و جریان فتنه باعث درگیری‌های شدید لفظی و فحاشی گردانندگان این تلویزیون‌ها با یکدیگر شده؛ مساله‌ای که در سال‌های اخیر دستمایه طنزپردازان کشور برای ساخت برنامه‌های بامزه قرار گرفته است.


:: بازدید از این مطلب : 105
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 20 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کویر

 

عبور مکرر علی مطهری از خطوط قرمز فراکسیون اصولگرایان مجلس بوده است که چندین بار اعضای هیئت دواری این فراکسیون را برای تصمیم‌گیری درباره او و دادن تذکر گرد هم آورده است. او حتی یک بار به دلیل همسویی با برخی اقدامات جریان فتنه و توهین به اصولگرایان و رئیس جمهوری تا مرز اخراج و طرد از فراکسیون اصولگریان هم پیش رفت.

علی مطهری که عنوان "نماینده اصولگرای مجلس" را به یدک می کشد روز گذشته در اظهاراتی که بار دیگر وی را در معرض انتقادات ناظران سیاسی اصولگرا قرار داد، به استقبال از اقدامی رفت که پیش تر با واکنش منفی افکار عمومی روبرو شده بود.

او در مصاحبه با خبر، نه تنها از دیدار برخی از نمایندگان اقلیت (که تاکنون حاضر به اعلام اسامی خود نشده اند) با رئیس بنیاد باران حمایت کرد که حتی اصولگرایان را هم به چنین دیداری دعوت کرد و گفت: اصولگرایان هم خوب است با ایشان دیدار و مسائلشان را مطرح کنند!

علی مطهری که پیش تر هم به حمایت از برخی اقدامات سران فتنه پرداخته بود، بدون توجه به عملکرد سید محمد خاتمی در جریان فتنه 88، حتی شرط گذاری او برای نظام را هم "عادلانه" توصیف کرد و گفت که مانعی برای بازگشت آقای خاتمی به عرصه سیاسی وجود ندارد.

مواضع تامل برانگیز آقای مطهری در شرایطی اتخاذ شده است که جریان اصولگرایی نظر کاملا متفاوتی درباره جریان فتنه دارد.

وی به دلیل حمایت از برخی اقدامات سران فتنه به "بی بصیرتی" متهم اما اخیرا با تقدیر از مواضعش، خود را "عمار" نامیده است!

جلسه چندباره هیئت داوری درباره مطهری

شاید عبور مکرر او از خطوط قرمز فراکسیون اصولگرایان مجلس بوده است که چندین بار اعضای هیئت دواری این فراکسیون را برای تصمیم گیری درباره او و دادن تذکر گرد هم آورده است. علی مطهری حتی یک بار به دلیل همسویی با برخی اقدامات جریان فتنه و توهین به اصولگرایان و رئیس جمهوری تا مرز اخراج و طرد از فراکسیون اصولگریان هم پیش رفت.

اکنون نیز رئیس و یک عضو عضو هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با شبکه ایران با اعتراض نسبت به اظهارات جدید علی مطهری، از احتمال تشکیل جلسه برای بررسی مجدد مواضع وی خبر می دهند.

حجت الاسلام حسین ابراهیمی، رئیس هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان مجلس، در این باره به شبکه ایران گفت: پس از تعطیلات مجلس نظر سایر اعضا را برای تشکیل جلسه ای در مورد بررسی مواضع علی مطهری جویا خواهیم شد.

موسوی و کروبی را هم خاتمی هدایت می کند

ابراهیمی همچنین به مواضع محمد خاتمی و شرط گذاری وی برای نظام اشاره کرد و گفت: واقعیت امر این است که اگر خاتمی مواضع اخیر را نگرفته بود و شرط و شروط قائل نمی شد، می توانستیم بگوئیم مواضع وی متفاوت از سران فتنه است.

وی با بیان اینکه شروطی که خاتمی در دیدار با نمایندگان اقلیت مطرح کرد همه را به این نتیجه رساند که وی نیز تفاوتی با سایر سران فتنه ندارد که حتی کروبی و موسوی را او به میدان فرستاده و خودش در توپخانه فتنه ایستاده است.

دستگاه قضایی باید به وعده اش عمل کند

نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس در عین حال تصریح کرد: نظام به مسیر خود ادامه خواهد داد و منتظر نمی ماند که افرادی مانند خاتمی برای آن شرط و شروط تعیین کنند.

ابراهیمی با اشاره به اینکه سران فتنه نظام را قبول ندارند و از هر فرصتی برای فتنه انگیزی استفاده می کنند گفت: آنها از هیچ قداستی دفاع نمی کنند. بنابراین دستگاه قضایی باید به وعده اش در زمینه برخورد با فتنه گران عمل کند.

توصیه جالب به علی مطهری

رئیس هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان مجلس با اشاره به اظهارات اخیر علی مطهری در حمایت از دیدار برخی نمایندگان اقلیت مجلس با خاتمی و دفاع از رئیس بنیاد باران، تاکید کرد: افرادی که قصد دارند مرده های سیاسی را زنده کنند و به آنها حیات مجدد دهند، به خطا می روند.

وی گفت: از علی مطهری درخواست می کنیم اندیشه های والای شهید مطهری را به تاراج ندهد و ارزش آن ها را نادیده نگیرد

به گفته ابراهیمی "علی مطهری کتاب های بسیاری از شهید مطهری چاپ کرده است اما بهتر است حداقل یک کتاب ایشان را با نگاهی عمیق مطالعه کند."

نظر رهبر درباره بررسی سخنان مطهری

همچنین حجت الاسلام محمد تقی رهبر عضو هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان مجلس، در گفت‌وگو با شبکه ایران گرچه از سخنان علی مطهری اظهار بی اطلاعی کرد اما با اشاره به مواضع تامل برانگیز او در ماه های اخیر تصریح کرد: نظر شخصی بنده این است که هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان جلسه ای را برای بررسی رفتار سیاسی مطهری برگزار کند.

وی در عین حال افزود: باید پس از تعطیلات مجلس با اعضای هیئت داوری در مورد تشکیل این جلسه مشورت کنیم.

رهبر با بیان اینکه ما در پاره ای موارد با علی مطهری صحبت کرده ایم، گفت که "در صورتی تشکیل جلسه مواردی را که وی مطرح کرده جمع بندی و بر اساس آن گفتگو و تصمیم گیری خواهیم کرد."



:: بازدید از این مطلب : 187
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 20 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کویر

 

سردبیر سابق روزنامه "آفتاب یزد" در مصاحبه با رسانه دولتی آلمان "دویچه‌وله" مدعی شده است که مسئولان ارشد ایران از آقای هاشمی رفسنجانی خواسته‌اند تا جلوی بازگشت مهدی هاشمی به ایران را بگیرد.

پای سردبیر سابق روزنامه اصلاح‌طلب "آفتاب یزد" هم به پرونده سکونت مهدی هاشمی رفسنجانی در انگلیس و اتهاماتی که متوجه او است، باز شد؛ البته با ارائه یک نظریه بسیار بامزه!

"سیدمجتبی واحدی" سردبیر سابق و لندن‌نشین روزنامه اصلاح‌طلب "آفتاب یزد" که حتی در میان همکاران ضدانقلاب و اصلاح‍طلب خود هم با صفت تندرو و افراطی شناخته می‌شود، در مصاحبه با رسانه دولتی آلمان "دویچه‌وله" مدعی شده است که مسئولان ارشد ایران از آقای هاشمی رفسنجانی خواسته‌اند تا جلوی بازگشت مهدی هاشمی به ایران را بگیرد.

واحدی که اتفاقا مانند مهدی هاشمی در لندن به سر می‌برد، برای اثبات این نظریه جالب گفته است: مسئولان ارشد جمهوری اسلامی شخصاً از آقای هاشمی رفسنجانی خواهش کرده‌اند که مهدی هاشمی به ایران برنگردد. آن‌ها از برگشت مهدی هاشمی واهمه دارند؛ چون من یقین دارم که با برگشت مهدی هاشمی هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد و محاکمه نخواهد شد.

وی که در پی مشخص شدن ارتباط مستمرش با بی‌بی‌سی انگلیس، صدای آمریکا و دیگر رسانه‌های غربی ترجیح داد در لندن بماند و در عوض از سردبیری روزنامه اصلاح طلب "آفتاب یزد" استعفا کند، در واکنش به ابراز تعجب خبرنگار دویچه‌وله از اظهاراتش ادعای بامزه دیگری را مطرح کرده و ضمن توهین به برخی مقامات کشور، گفته است: حداقل در لایه‏های پایین‏تر قوه‏ی قضاییه، دادستانی یا سپاه وانمود می‌شود که خواهان بازگشت مهدی هاشمی هستند؛ مثلا "مجتبی ذوالنور" نماینده‏ رهبر در سپاه پاسداران گفته بود ۳۶۰ زونکن، پرونده‏ی مهدی هاشمی است. به این‏ها از جاهای دیگری خوراک می‏دهند و می‏خواهند قضیه را خیلی طبیعی جلوه بدهند. من به یقین می‏گویم که این حرف‏ها جنبه‏ی تبلیغاتی دارد.

این حامی میرحسین موسوی در پایان این مصاحبه هم ادعا کرده که صدور حکم برای مدیرمسئول روزنامه ایران، یک "هشدار به احمدی‌نژاد" بوده است!

گفتنی است بر اساس گفته معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد، سردبیر سابق روزنامه "آفتاب یزد" در زمان سردبیری‌ تحلیل های رسانه های آمریکایی و انگلیسی را در روزنامه تحت اختیارش منتشر و از لندن روزنامه آفتاب یزد را اداره می کرد.

البته پس از انتشار این موضوع، واحدی لندن نشینی و همکاری با رسانه هایی چون بی بی سی را به آفتاب یزد ترجیح داد.



:: بازدید از این مطلب : 129
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 20 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کویر
افشا‌گری‌جدید درمورد مرگ‌عرفات
 
 

مشاور ویژه یاسر عرفات از نتیجه تحقیقات در مورد مرگ وی پرده برداشت و اعلام کرد که عرفات بر اثر سم عجیبی به نام تالیوم کشته شده است.
به گزارش صراط به نقل از ایسنا، بسام ابوشریف، مشاور ویژه یاسر عرفات، رئیس فقید تشکیلات خودگردان فلسطین در تماس تلفنی با خبرگزاری فلسطینی معا از نتیجه تحقیقات درباره سم استفاده شده برای کشتن عرفات که ماه‌ها به طول انجامید پرده برداشت.

وی بدون اشاره به این که چه کسی تحقیقات را انجام داده و بنا به درخواست چه کسی بوده اعلام کرد که سم به کار گرفته شده یک سم عجیب و غیر معمولی است به نام تالیوم و خیلی سخت است که به آن و تاثیراتش پی برد و کارشناس ارشد سموم در انگلیس این نتیجه را تایید کرده است.

ابوشریف افزود: این سم خطرناک مایعی بدون رنگ و بو و طعم است که از یک گیاه نایاب دریایی استخراج می‌شود و می‌توان آنرا در آب، غذا و یا آمپول بریزیم بدون آن‌که کسی متوجه شود.

وی اظهار داشت: کارشناسان سموم انگلیسی و اروپایی این سم را نشناختند اما متخصص تحقیقات جنایی مربوط به مسموم کردن، این سم را شناخت و گفت که اثربخشی شدیدی دارد و بعد از پنج ساعت از وارد شدن به بدن دیگر هیچ پادزهری نمی‌تواند آن را خنثی کند.

به گفته ابوشریف، کارشناس مسئول تحقیق تاکید کرده که این سم به آرامی دستگاه‌های بدن انسان را یکی پس از دیگری (کبد، کلیه، ریه و پس از آن مغز) نابود می‌کند و در نهایت به مرگ منجر می‌شود و این که زمان لازم برای کشتن انسان با این سم با توجه به بدن و توانایی دستگاه‌های بدنش از فردی به فرد دیگر فرق می‌کند و این مدت بین دو تا هشت ماه است که به قاتلان این فرصت را می‌دهد که از محل جنایت دور شوند.

ابوشریف با اشاره به این که این اطلاعات جزئی از اطلاعات گسترده‌ای است که هر وقت که کامل شد اعلام می‌شود، اظهار داشت: اطلاعاتی که در دست دارم کامل نیست اما جزئی از اطلاعات مفصل است و آمادگی این را دارم که این اطلاعات را در اختیار یک کمیته تحقیق جدی و پیگیر قرار دهم.

مشاور ویژه عرفات با بیان این که به محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین نسبت به نقشه‌های اسراییل برای از بین بردن وی هشدار داده است تصریح کرد: هم‌چنین نسبت به سلام فیاض، نخست وزیر دولت موقت فلسطین به عباس هشدار دادم چرا که این‌ها می‌خواهند که جایگاه رهبری و فرماندهی خالی بماند.

وی با بیان این که قبلا نیز به یاسر عرفات نسبت به نقشه ترورش هشدار داده بود، افزود: چند ماه قبل از مسمومیت و ترور یاسر عرفات به وی هشدار دادم که آن‌ها سم را به عنوان سلاح قتل وی انتخاب کرده‌اند.  



:: بازدید از این مطلب : 184
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 20 / 10 / 1389 | نظرات ()